ضرب المثل های زبان انگلیسی به همراه معادل فارسی
در این بخش ضرب المثل ها و اصطلاحات معروف و متداول انگلیسی به صورت الفبایی به همراه معادل مصطلح و مشابه آنها در زبان فارسی ارائه گردیده است.
ترجمه: اگر به کسی یه ماهی بدهی یک روز سیرش کردهای، اگه به او ماهیگیری یاد بدهی یک عمر سیرش کردهای. | Give a man a fish and you feed him for a day; teach a man to fish and you feed him for a lifetime. |
مواظب مالت باش همسایهتو دزد نکن. | Good fences make good neighbors. |
کاچی به از هیچی/ چراغ موشی بِه زِ خاموشی | Half a loaf is better than none. |
هر که را خلقش نکو، نیک تر شمر. | Handsome is as handsome does. |
همسر شاد، زندگی شاد. | Happy wife, happy life. |
عجله کار شیطان است.آدم عجول [دستپاچه] کار را دوبار میکند. | Haste makes waste. |
چاقو دستهی خود را نمیبُرَد. | Hawks will not pick out hawks’ eyes. |
سلامتی بهتر از توانگری است. | Health is better than wealth. |
تخممرغدزد شتردزد میشود. | He that will steal an egg will steal an ox. |
ترجمه: کسی که تردید میکند، میبازد. | He who hesitates is lost. |
ترجمه: کسی که با شمشیر زندگی میکند با شمشیر میمیرد. | He who lives by the sword shall die by the sword. |
ترجمه: پارسکردنش بدتر از گازگرفتنش است. | His bark is worse than his bite. |
تاریخ تکرار می شود. | History repeats itself. |
هر جا که دل می رود، پای می رود. | Home is where the heart is. |
بار کج به منزل نمی رسد. | .Honesty is the best policy |
رطب خورده چون کند منع رطب؟ | If you want a thing done well, do it yourself. |
چون بد آید هر چه آید بد شود./ وقتی که می آید پشت سر هم می آید. | .It never rains, but pours |
معما چو حل گشت آسان شود. | It’s easy to be wise after the event. |
ماهی را هروقت از آب بگیری تازه است. | It’s never too late to mend. |
آب رفته باز نیاید به جوی. بر گرفته از شعر نشاط جوانی ز پیران مجوی//که آب رفته باز نیاید به جوی سعدی | It’s no use crying over spilt milk. |
آدم همه کاره و هیچکاره. | Jack of all trades, master of none. |
خود را از تک و تا نینداختن. | Join oneself in the laugh. |
شوخی به کنار. | Joking apart. |
با یک تیر دو نشان زدن. | Kill two birds with one stone. |
خنده بر هر درد بی درمان دواست. | Laughter is the best medicine. |
پسر نوح با بَدان بنشست خاندان نبوّتش گم شدسگ اصحاب کهف روزی چند پیِ نیکان گرفت و مردم شد | .Lie down with dogs, wake up with fleas |
از همان پدر، همین پسر، پسر کو ندارد نشان از پدر//تو بیگانه خوانش، نخوانش پسر |
Like father like son. |
قطره قطره جمع گردد وانگهی دریا شود. | Little by little and bit by bit. |
از دل برود هر آن که از دیده برفت. | Long absent, soon forgotten. |
اول چاه را بکن، بعد منار را بدزد. | Look before you leap. |
عشق کور است. | Love is blind. |