ضرب المثل های زبان انگلیسی به همراه معادل فارسی
در این بخش ضرب المثل ها و اصطلاحات معروف و متداول انگلیسی به صورت الفبایی به همراه معادل مصطلح و مشابه آنها در زبان فارسی ارائه گردیده است.
بادنجان بم آفت ندارد. | A bad thing never dies. |
عروس نمیتوانست برقصد، میگفت زمین کج است. | A bad workman blames his tools. |
سیلی نقد به از حلوای نسیه. | .A bird in the hand is worth two in the bush |
دوری و دوستی. | Absence makes the heart grow fonder. |
به اسب شاه گفته یابو./شاید که گربه به شاهی نظر کند. | .A cat may look at a king |
ترجمه: استحکام زنجیر به اندازه ضعیفترین حلقه آن است. | A chain is no stronger than its weakest link. |
ترس برادر مرگ است. | A coward dies a thousand times before his death. The valiant never taste of death but once |
اجل برگشته می میرد نه بیمار سخت. | A creaking door hangs longest. and A creaking gate hangs long. and A creaking door hangs long on its hinges. |
دو صد گفته چون نیم کردار نیست | .Actions speak louder than words |
ترجمه: هرجا که پند و اندرز لازم آید، کمتر گوش شنوا است. | Advice when most needed is least heeded. |
تا ابله در جهانه، مفلس در نمیماند. | .A fool and his money are easily parted |
چوب را که بلند کنی، گربه دزده فرار میکند. | A fox smells its own lair first. and A fox smells its own stink first. |
دوست آن باشد که گیرد دست دوست// در پریشانحالی و درماندگی | .A friend in need is a friend indeed |
ترجمه: پس از طوفان، آرامش گسترده میگردد. | After a storm comes a calm. |
ترجمه: بعد از نهار کمی استراحت کنید، بعد از شام یک کیلومتر راه بروید. | After dinner sit a while, after supper walk a mile. |
ترجمه: یک شروع خوب، پایان خوبی در پی دارد. | .A good beginning makes a good ending |
با بدان منشین که صحبت بد//گرچه پاکی تو را پلید کند/آفتابی بدین بزرگی را//پاره ای ابر ناپدید کند | A good man in an evil society seems the greatest villain of all. |
ترجمه: یک جراح خوب دارای چشمی همانند عقاب، دلی مثل شیر و دستی زنانه است. | A good surgeon has an eagle’s eye, a lion’s heart, and a lady’s hand. |
ترجمه: یک وجدان گناهکار به سرزنش دیگران محتاج نیست. | A guilty conscience needs no accuser. |
همهکاره و هیچکاره. | .A jack of all trades is master of none |
دروغگو تا در خانهاش. | .A lie has no legs |
ترجمه: حقیقت تا چکمههایش را بپوشد، دروغ نیمی از جهان را دور زده است. | A lie can be halfway around the world before the truth gets its boots on. |
دوکس دشمن ملک و دینند یکی پادشاه بی حلم و دیگری زاهد بی علم. سعدی | .A little knowledge is a dangerous thing |
ترجمه: دلشاد بودن، عمر انسان را طولانی میکند. | .A merry heart makes a long life |
آب که از سر گذشت چه یک وجب چه صد وجب. | A miss by an inch is a miss by a mile. |
قطره قطره جمع شود وانگهی دریا شود. | A penny saved is a penny earned. |
تو اول بگو با کیان دوستی// پسآنگه بگویم که تو کیستی سعدی | A person is known by the company he keeps. |
زلیخا گفتن و یوسف شنیدن// شنیدن کی بود مانند دیدن | A picture is worth a thousand words. |
یک بز گر همه گله را گر میکند. | .A pot of milk is ruined by a drop of poison |
که بر سنگ گردان نروید نبات. سعدی | .A rolling stone gathers no moss |
عقل سالم در بدن سالم است. | .A sound mind in a sound body |
ترجمه: یک بخیه بموقع، از نه بخیه (دیگر) جلوگیری می کند. | .A stitch in time saves nine |
نابرده رنج، گنج میسر نمیشود؛ مزد آن گرفت جان برادر که کار کرد! | .All cats love fish but hate to get their paws wet |
هرجا بری آسمون همین رنگه. | All roads lead to Rome. |
شاهنامه آخرش خوش است. | .All’s well that ends well |
هر گردی گردو نیست. | .All that glisters is not gold |
گر صبر کنی ز غوره حلوا سازی. | All things come to he who waits. |
ترجمه: هماش کار بدون سرگرمی، جک را به بچهای خل تبدیل میکند | All work and no play makes Jack a dull boy. |
ترجمه: خوردن یکعدد سیب در روز، شما را از مراجعه به دکتر بينياز ميكند. | .An apple a day keeps the doctor away |
پيشگيري بهتر از درمان است. | .An ounce of prevention is worth a pound of cure |
رنج امروز باعث آسايش فردا است. | April showers bring May flowers. |
آش کشک خالته، بخوری پاته نخوری پاته. خودکرده را تدبیر نیست. خودم کردم که لعنت بر خودم باد. | As you make your bed, so you must lie in it. |
چو جو کاشتی، جو حاصل آید. هرچه بکاری، همان بدروی. | As you sow, so shall you reap. |
ترجمه: کتری که موظباش باشی هرگز نمیجوشد. اگر خودم بالای سرش بودم پسر میزایید. | A watched kettle (pot) never boils. |
ترجمه: مرد اگر از طلوع تا به غروب در تلاش معاش دلبنداست// زن همیشه به کار ِخانه خویش چست و چالاک درجهداست | A man may work from sun to sun, but a woman’s work is never done. |
تیری که رها شد به چله باز نگردد. | .A word spoken is past recalling |
آنچه بر خود نمی پسندی بر دیگران مپسند./چاه مکن بهر کسی ، اول خودت دوم کسی. |
Be careful what you wish for, you might just get it. |
سگي كه پارس ميكند، گار نميگيرد. از آن نترس که هاي و هوي دارد، ز آن بترس كه سر به تو دارد. |
.Barking dogs seldom bite |
علف به دهن بزی شیرین است. | .Beauty is in the eye of the beholder |
سيرت آدم بايد نيكو باشه، نه صورتش. | Beauty is only skin deep, but ugly goes straight to the bone. |
ترجمه: زیبایی درهای بسته را میگشاید اما فقط پرهیزگاران داخل میشوند. | .Beauty may open doors but only virtue enters |
دندان اسب پيشكشي را نميشمرند! | Beggars can’t be choosers. |
دلا خو کن به تنهایی که از تنها بلا خیزد.» | Better be alone than in bad company. |
پستۀ بی مغز چون لب وا کند رسوا شود./ تا مرد سخن نگفته باشد//عيب و هنرش نهفته باشد | Better to be thought a fool, than to open your mouth and remove all doubt. |
دیر رسیدن بهتر از هرگز نرسیدن است. | Better late than never. |
چرا عاقل کند کاری که باز آرد پشیمانی/علاج واقعه قبل از وقوع باید کرد// دریغ سود ندارد چو رفت کار از دست سعدی | Better safe than sorry. |
فعلا نقد را بچسب، نسيه را كي ديده! | Better the devil you know than the devil you don’t. |
شفا بایدت داروی تلخ نوش. | Bitter pills may have blessed effects. |
کبوتر با کبوتر، باز با باز// کند همجنس با همجنس پرواز | .Birds of a feather flock together |
تن آدمیشریف است به جان آدمیت// نه همین لباس زیباست نشان آدمیت سعدی | .Clothes don’t make the man |
ترس برادر مرگ است. | Cowards die many times, but a brave man only dies once. |
پا را به اندازه گلیم خود دراز کن. | .Cut your coat according to your cloth |
چراغی که به خانه رواست به مسجد حرام است. | .Charity begins at home |
پل های پشت سرت را خراب نکن. | Don’t burn your bridges behind you. |
وسط دعوا نرخ تعیین نکن. | Don’t change horses in midstream. |
جوجه را آخر پاییز می شمارند. | Don’t count your chickens before they’re hatched. |
حسرت روغن ریخته را مخور./ آب ريخته جمع شدنى نيست. | Don’t cry over split milk. |
.Don’t put the cart before the horse | |
سرنا از ته نميزنند./ سرنا را از سر گشادش نميزنند. | |
سحرخیز باش تا کامروا باشی | Early bird gets the worm. |
ترجمه: بخور تا زندگی کنی، زندگی نکن برای خوردن. | .Eat to live, don’t live to eat |
گر صبر کنی ز غوره حلوا سازی.معادل قرآنی: اِنَّ الله مَعَ الصابرین -> همانا خدا با صابرین است. | .Everything comes to him who waits |
ترجمه: ایمان کوهها را جابهجا میکند. | .Faith will move mountains |
دوست آن باشد که گیرد دست دوست در پریشانحالی و درماندگی | Friend in need is a friend indeed. |