وجه وصفی  

وجه وصفی: Participle:i

q

 وجه وصفی:

وجه وصفی شکلی از فعل است که دارای دو حالت فعلی و وصفی است.

وجه وصفی بر دو دسته تقسیم می شود:

وجه وصفی فاعلی: Present Participle:
وجه وصفی مفعولی: Past Participle:

چنانچه کلمه دراین دو حالت وظیفۀ فعلی داشته باشد، اسم فاعل و اسم مفعول، ولی اگر وظیفۀ وصفی داشته باشد، صفت فاعلی  و صفت مفعولی نامیده می شود.

برای ساختن وجه وصفی مفعولی (اسم مفعول) در افعال با قاعده، d یا ed به آخر فعل اضافه می کنند و افعال بی قاعده هم هر یک دارای شکل خاصی هستند.

وجه وصفی مفعولی (با قاعده) mended ، وجه وصفی مفعولی (بی قاعده) fallen

برای ساختن وجه وصفی فاعلی کافی است به آخر مصدر ساده ing اضافه کنند. مانند writing و coming

موارد استعمال صفت فاعلی:

مثل یک صفت، اسمی را توصیف میکند.

مثال:

مرد دونده A running man

در عبارات وصفی به کار رفته ، معمولاً بعد از موصوف قرار می گیرد.

مثال:

مردی که انگلیسی تدریس می کند، پدر من است. The man teaching English, is my father.

عبارات وصفی چنانچه همراه قید باشد، قبل از موصوف و بعد از آن قرار می گیرد.

مثال:

در بسترش درازکشیده، جیغ بلندی کشید. Lying on his bed, heard a loud noise.

در صورتی که عبارت وصفی، به صورت وجه وصفی کامل باشد می توان طبق مورد فوق، عمل کرد.

مثال:

تکالیفم را انجام داده، مدرسه را ترک کردم. Having done my homework, I left school.

موارد صاستعمال فت مفعولی:

مانند یک صفت، اسمی را توصیف می کند.

قیمت مقطوع a fixed price

در عبارات وصفی به کار می رود و معمولاً بعد از موصوف قرار می گیرد.

سگی که روی زانوی من نشسته، مال اوست. The dog sat on my knee is hers.

 

خود را با یک کلیک تست کنید!

تست مبحث وجه وصفی

منابع و مآخذی که در تهیه و تدوین بخش دستور زبان (گرامر) مورد استفاده قرار گرفته است: References: