ضرب المثل های فارسی

در این بخش لیست ضرب المثل ها و اصطلاحات رایج زبان فارسی به ترتیب حروف الفبا ارائه گردیده است.

حرف ص:

صبر کوتاه خدا سی ساله.

صداش صبح در میاد.

صد پتک زرگر، یک پتک آهنگر.

صد تا گنجشک با زاق و زوقش نیم منه.

صد تا چاقو بسازه، یکیش دسته نداره.

صد تومن میدم که بچه‌ام یکشب بیرون نخوابه وقتی خوابید، چه یک‌شب چه هزارشب.

صد رحمت به کفن دزد اولی.

صد سال گدائی می‌کنه هنوز شب جمعه را نمی‌دونه.

صد سر را کلاه است و صد کور را عصا.

صد من پرقو یک مشت نیست.

صد موش را یک گربه کافیه.

صفراش به یک لیمو می‌شکنه.

صنار جیگرکه سفره قلمکار نمی‌خواد.

حرف ض:

ضرر را از هر جا جلوشو بگیری منفعته.

ضامن روزی بود روزی‌رسان.

ضرر به موقع بهتر از منفعت بی‌موقعه.

ضرر کارکن، کار نکردنه.

حرف ط:

طاس اگر نیک نشیند همه کس نراد است.

طاووس را به نقش و نگاری که هست خلق// تحسین کنند و او خجل از پای زشتخویش   «  سعدی »

طبل تو خالیست.

طبیب بی‌مروت، خلق را رنجور می‌خواهد.

طشت طلا رو سرت بگیر و برو.

طعمه هر مرغکی انجیر نیست.

طلا که پاکه چه منتش به خاکه.

طمع آرد به مردان رنگ‌زردی.

طمع پیشه را رنگ و رو زرده.

طمع را نباید که چندان کنی// که صاحب کرم را پشیمان کنی

طمع زیاد مایه جونم‌مرگی (جوانمرگی) است.

طمعش از کرم مرتضی‌علی بیشتره.

طمع چون دوچندان شود//صاحب کرم پشیمان شود

حرف ظ:

ظالم پای دیوار خودشو می‌کنه.

ظالم دست کوتاه.

ظالم همیشه خانه خرابه.

ظاهرش چون گور کافر پر حلل// باطنش قهر خدا عزوجل

حرف ع:

عاشقان را همه گر آب برد// خوبرویان همه را خواب برد    « ایرج‌میرزا »

عاشق بی‌پول باید شبدر بچینه.

عاشقم پول ندارم کوزه بده آب بیارم.

عاشقی سوزی داره،سی و سه پنج روزی داره.

عاشقی پیداست از زاری دل// نیست بیماری چو بیماری دل    «مولوی »

عاشقی شیوه رندان بلاکش باشد.   « حافظ »

عاشقی کار سری نیست که بر بالین است.   « سعدی »

عاقبت جوینده یابنده بود.  « مولوی »

عاقبت گرگ‌زاده گرگ شود// گرچه با آدمی بزرگ شود   « سعدی »

عاقل به کنار آب تا پل می‌جست// دیوانه پا برهنه از آب گذشت

عاقل گوشت می‌خوره، بی‌عقل بادمجان.

عالم بی‌عمل، زنبور بی‌عسله.

عالم شدن چه آسون آدم شدن چه مشکل.

عالم ناپرهیزکار، کوریست مشعله‌دار.

عبادت بجز خدمت خلق نیست// به تسبیح و سجاده و دلق نیست   «  سعدی »

عجب کشکی سابیدیم که همش دوغ پتی بود.

عجله، کار شیطونه.

عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد.

عذر بدتر از گناه.

عروس بی‌جهاز، روزه بی‌نماز، دعای بی‌نیاز، قورمه بی‌پیاز.

عروس تعریفی عاقبت شلخته درآمد.

عروس که به ما رسید شب کوتاه شد.

عروس میاد وسمه بکشه نه وصله بکنه.

عروس نمی‌تونست برقصه می‌گفت: زمین کجه.

عروس را که مادرش تعریف کنه برای آقادائیش خوبه.

عروس که مادر شوهر نداره، اهل محل مادرشوهرشند.

عزیز کرده خدا را نمی‌شه ذلیل کرد.

عزیز پدر و مادر.

عسس بیا منو بگیر.

عسل در باغ هست و غوره هم هست.

عسل نیستی که انگشتت بزنند.

عشق پیری گر بجنبد سر به رسوایی زند.

عقد پسرعمو و دخترعمو را در آسمان بسته‌اند.

عقلش پاره‌سنگ برمی‌داره.

عقل که نیست جون در عذابه.

عقل مردم به چشمشونه.

علاج واقعه پیش از وقوع باید کرد. (… دریغ سود ندارد چو رفت کار از دست)   « سعدی »

علاج بکن کز دلم خون نیاید. (سرشک از رخم پاک کردن چه حاصل …)

علف به دهان بزی باید شیرین بیاد.

عیدت را اینجا کردی نوروزت را برو جای دیگه.

حرف غ:

غاز می‌چرونه.

غربال را جلوی کولی گرفت و گفت: منو چطور می‌بینی؟ گفت: هر طور که تو منو می‌بینی.

غلام به مال خواجه نازد و خواجه به هر دو.

غلیان بکشیم یا خجالت. (مائیم میان این دو حالت …)

غم مرگ برادر را برادر مرده می‌داند.

غوره نشده مویز شده‌است.

حرف ف:

فحش رو که بندازی رو زمین ،صاحبش خودش اونو برمیداره میزنه زیر بغلش

فردا که بر من و تو وزد باد مهرگان// آنگه شود پدید که نامرد و مرد کیست؟    « ناصرخسرو »

فرزند بی‌ادب مثل انگشت ششمه، اگر ببری درد داره، اگر هم نبری زشته.

فرزند عزیز نور دیده// از دبه کسی ضرر ندیده.

فرزند کسی نمی‌کند فرزندی// گر طوق طلا به گردنش بربندی

فرزند عزیز دردونه، یا دنگه یا دیونه.

فرشش زمینه، لحافش آسمون.

فرش، فرش قالی، ظرف، ظرف مس، دین، دین محمد.

فضول را به جهنم بردند گفت: هیزمش تره.

فقیر، در جهنم نشسته‌است.

فکر نان کن که خربزه آبه.

فلفل نبین چه ریزه بشکن ببین چه تیزه.

فلک فلک، بهمه دادی منقل، به ما ندادی یک کلک.

فواره چون بلند شود سرنگون شود.

فیل خوابی می‌بیند و فیلبان خوابی.

فیلش یاد هندوستان کرده.

فیل و فنجان.

فیل زنده‌اش صدتومنه، مرده‌اش هم صدتومنه.

حرف ق:

قطره قطره جمع گردد وانگهی دریا شود.

قاپ قمارخونه‌است.

قاتل بپای خود پای دار میره.

قاچ زین را بگیر اسب‌دوانی پیشکشت.

قاشق‌سازی کاری نداره، مشت می‌زنی توش گودمیشه، دمش را می‌کشی دراز میشه.

قاشق نداری آش بخوری نونتو کج کن بیل کن.

قاطر را گفتند: پدرت کیست؟ گفت: اسب آقادائیمه.

قاطر پیش‌آهنگ آخرش توبره‌کش میشه.

قبا سفید قبا سفیده.

قبای بعد از عید برای گل مزار خوبه.

قدر زر، زرگر شناسد قدر گوهر، گوهری.

قربون برم خدارو، یک بام و دو هوارو، اینور بام گرما را اون ور بام سرمارو.

قربون بند کیفتم، تا پول داری رفیقتم.

قربون چشمهای بادومیت – ننه من بادوم می‌خوام.

قربون چماق دود کشت کاه، بده جوش پیشکشت.

قرض که رسید به صدتومن، هر شب بخور قیمه‌پلو.

قسمت را باور کنم یا دم خروس را؟

قسم حضرت عباس را باور کنم یا دم خروس را؟

قسم نخور که باور کردم.

قطره قطره جمع گردد وانگهی دریا شود.

قوم و خویش، گوشت هم را می‌خورند استخوان هم را دور نمیندازند.

آ – ا     ب – چ     ح – د     ذ – ش     ص – ق     ک – م     ن – ی