نه میخواهم خدا گوساله را به همسایهام بدهد و نه ماده گاو را به من
این مثل را برای مردم حسود میآورند و میگویند: زنی که همیشه به همسایهها و دیگران حسودی میکرد و از این بابت خیلی هم عذاب میکشید، روزی به درگاه خداوند متعال نالید و از او یک ماده گاو درخواست کرد. همسایهای که شاهد تقاضای او بود، گفت: “چون تو خیلی حسودی، خدا به تو گاو نمیدهد، مگر از خدا بخواهی که اول گوسالهای به همسایهات بدهد و بعد ماده گاوی به تو”. زن حسود در جواب گفت: “حالا که اینطور است، نه میخوام خدا گوساله را به همسادم بدد، آنه ما دیگوا به من”.